مدعیان دروغین ظهور

بررسی اندیشه های عرفان شیطانی کیهانی ( حلقه )

مدعیان دروغین ظهور

بررسی اندیشه های عرفان شیطانی کیهانی ( حلقه )

طاهری ؛ معجزه آخر الزمان ! یا همان Back masking انحرافی !

دوستان گرامی

در حالیکه ماجرای "برگردان صدا" تنها یک تکنیک و نوعی تردستی مربوط به

به دهه 1960 و دارای قدمتی 50 ساله در کشور آمریکا بوده و

 Back masking خوانده می شود ،

اما ، طاهری این کار را معجزه آخر الزمان دانسته و نیز در مقاله ای

تحت عنوان " اسب تراوا" می گوید : 

" ... انجام این کار به کمک تکنیک امکان‌پذیر نیست

و این کار در حد یک اعجاز می‌باشد." !!

....

توضیحاتی رو در ادامه ببینید:

طاهری در مقاله اسب تراوا  می گوید:

" ... از آنجا که ما با کمال میل آن ترانه را گوش می‌دهیم، اطلاعات نابجای پشت آن مانند اسب تراوا وارد قلعه‌ی وجودی ما شده و در فرصت مناسب اثر خود را به جای خواهد گذاشت. جالب اینجاست که معکوس شعری که شنیده می‌شود هیچ ارتباطی به خود شعر ندارد که اگر شعر را معکوس بنویسیم به آن دسترسی پیدا کنیم. نکته‌ی دیگر این که انجام این کار به کمک تکنیک امکان‌پذیر نیست و این کار در حد یک اعجاز می‌باشد."   !!

...

اما با کمی بررسی می بینید که این " اعجاز" به گفته طاهری ، امری "دانسته " !  از دهه 1960 می باشد:

ویکی پدیا در اینخصوص آورده :

نهان‌سازی در برگردان یا وارون‌نگاری به انگلیسی: (Back masking)

"روشی‌است برای ضبط صدا که در آن نوا یا پیام گفتاری، با پخش وارونه در درون آهنگی که باید به گونهٔ عادی پخش شود، قرار گرفته و مخفی می‌شود. وارون‌نگاری کاربردی دانسته‌ است، که به واسطهٔ آن پیغامی که از وارون همین آواها گرفته می‌شود، می‌تواند ناخواسته باشد."

" نخستین بار بیتلز ]گروه بیتل ها [ با بهره جستن از برگردان آوازها و موسیقی‌شان در ضبط آلبوم روُلور (۱۹۶۶، وارون‌نگاری را به مردم شناساندند. از آن زمان هنرمندان موسیقی از این شگرد برای جلوه‌های مختلف هنری، فکاهی و هزلی در آثارشان — چه به صورت آنالوگ و چه دیجیتال — استفاده کرده‌اند. این روش همچنین برای سانسور واژه‌ها یا عبارت‌های نامناسب و پدیدآوردن یک نسخهٔ پاکسازی‌شده از ترانه، نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد."

وارون‌نگاری در آمریکا از دههٔ ۱۹۸۰ زمانی که نهادهای مذهبی به‌کارگیری‌اش را توسط گروه‌های برجستهٔ موسیقی در راستای اندیشه‌های اهریمنی دانستند، منشأ کشمکش‌هایی شد، که تظاهرات صفحه‌سوزان و وضع قانون ضد نهان‌سازی در برگردان توسط قانون گذاران ایالتی و فدرال امریکا را در پی داشت.  اینکه نهان‌سازی در برگردان می‌تواند به ‌صورت زیر آستانه‌ای بر شنوندگان تأثیر کند یا خیر، پرسشی‌ است که هنوز هر دو طرف درگیر را مورد چالش قرار داده است."

...

اما دوستان

بار دیگر شاهد هستیم که نظرات و شیوه های طاهری ارتباط مستقیمی با نظرات و شیوه های صهیونیست مسیحیان دارد . توجه بفرمایید که همانند جن گیری یا اکسورسیزم ! ، برگردان موسیقی یا بک مسکینگ ! هم از شیوه های مورد علاقه صهیونیست ها می باشد !

ویکی پدیا در ادامه آورده است :

گروه‌های مسیحی افراطی

"گروه‌های مسیحی افراطی گوناگونی اظهار داشته‌اند که شیطان، یا موسیقی‌دانان تحت نفوذش از پیام‌های نهان‌سازی شده در برگردان آهنگ‌ها برای دگرگون‌سازی رفتاری، بدون اینکه قربانی آگاه باشد استفاده می‌کنند. آنان معتقداند که بدین وسیله مغز قربانی فرمانی را دریافت می‌کند که عملاً گوشش آنرا نشنیده است.

پیشوای روحانی، گری گرینوالد ادعا کرده، پیام‌های پنهان در برگردان موسیقی راک شنوندگان را به سکس و مصرف مواد مخدر تحریک می‌کند.

کشیش جیکوب آرانزا در سال ۱۹۸۲ در کتابش نقاب برداری از پیامهای وارونهٔ در نقاب نوشته «گروههای راک در حال استفاده از وارون‌نگاری برای هدایت پیام‌های اهریمنی و در پیوند با مواد مخدر به ضمیر ناخودآگاه مردم اند.  

دی جی مذهبی، مایکل میلز در سال ۱۹۸۱ استدلال کرده «ضمیر ناخودآگاه به‌واسطهٔ تکرار ضرباهنگ و ترانهٔ آهنگ‌ها با موفقیت تحت تأثیر قرار می‌گیرد- بواسطهٔ پیامی زیرآستانه‌ای و بصورت ناآگاهانه. میلز سفرهایی به سراسر امریکا برای آگاه سازی والدین از خطرات موسیقی راک ترتیب داده است.

برخی وب‌گاه‌های مذهبی مسیحی ادعا کرده‌اند، فن‌آوری نهان‌سازی در برگردان امروزه به‌طور گسترده برای مقاصد اهریمنی در حال استفاده است.

تارنمای گروه استرالیائی باورمندان انجیل گفتاوردی از جیکوب آرانزا از کتاب نقاب برداری از پیامهای وارونهٔ در نقاب عطف به گفتار ویلیام یارول تحت موضوع فیزیولوزی پنداشتی از سازوکاری که توسط آن پیام‌های دربر گرفته در موسیقی به ناخودآگاه می‌رسند، می‌نویسد:

در مرکز فرماندهی مغز شیری یکطرفه قرار دارد. براساس اطلاعات برنامه‌ریزی شدهٔ پیشین، واکنش‌های احساسی و صلاح‌دید ما، یک پیام ارسالی به مغز پذیرفته یا رد می‌شود... اگر این روند تفسیری، پیام را با منطق موجود در نیمکرهٔ خودآگاه مغز منطبق نبیند، آنرا به نیمکرهٔ دیگر برای ارزیابی بعدی می‌فرستد. [به دیگر سخن،] اگر نیمکرهٔ هوشیار سمت چپ مغز نتواند اطلاعات همخوان شناخته‌شده‌ای را بیابد، نیمکرهٔ خلاق سمت راست پروسهٔ رمزگشایی را به‌عهده می‌گیرد. وقتی نیمکره سمت راست پیام ناشناخته را آئینه‌وار برعکس می‌کند ... آنگاه پیام، دریافت و ثبت می‌گردد.

تارنمای باورمندان انجیل همچنین از نشریهٔ امروز روانشناسی از سوی دکتر سیلورمن چنین بازگو می‌کند: «ادراک محرک‌هایی که ضعیف‌تر از آنند که آگاهانه شناسایی شوند ... پدیده‌ای حقیقی است که ورای تمامی تردیدهای معقول نمودار گردیده‌است. "

+++

عزیزان همراه

در اینجا چند نکته وجود دارد :

چرا موضوعی که نیم قرن سابقه دارد ، از سوی طاهری بعنوان یک معجزه ! مطرح می شود ؟

چرا طاهری با شیوه برگردان صدا ، آواز خود را "رحمانی" نشان داده و

مخالفانش را "شیطانی" معرفی می کند ؟

آیا اینکار عوام فریبی نیست ؟

چرا یک فردی که ادعای استادی عرفان ایرانی – اسلامی دارد ، به خود اجازه چنین کلاهبرداری هایی را می دهد؟

مگر کسانی که برای شرکت در کلاس های عرفان ، صادقانه به استاد خود اعتماد می کنند ، چه گناهی مرتکب شده اند ؟

پس شرافت انسانیت و حفظ حرمت انسان ها چه می شود ؟

.

.

.

خدا را شکر می کنم که هر روز ، افق های جدیدی را در راه شناخت حقیقت برایمان آشکار می نماید ...

و بار دیگر از این عرفان شیطانی اعلام برائت می نمایم ...!