مدعیان دروغین ظهور

بررسی اندیشه های عرفان شیطانی کیهانی ( حلقه )

مدعیان دروغین ظهور

بررسی اندیشه های عرفان شیطانی کیهانی ( حلقه )

گفتگو با آقا رضا!

یکشنبه 17 بهمن1389 ساعت: 0:10 توسط:M.Reza

دوست عزیز
چون متن نظرم نسبتا طولانی بود اونو تو یه فایل pdf براتون اپلود کردم.
امیدوارم اونو بخونید و خوشحال میشم جوابتون رو درموردش بدونم

http://www.mediafire.com/?so98no3pptrkcsx

متن سوال :

اقا یا خانم همراه اگه اجازه بدید میخوام نظرم رو در مورد بعضی مطالب این پست و نظرات بگم.

امیدوارم ناراحت نشید و جواب قانع کننده ای براشون داشته باشید:

"اون که گفتی پیامبر خدا بود و دستور الهی رو اطاعت می کرد نه یک آدم معمولی !"

پیامبران الهی ادم معمولی نبودند؟ مثل مردم عادی رفتار نمیکردند؟ قبل از بعثت و دریافت وحی و

دستور هدایت مردم، به جز در نفی شرک و کفر چه فرقی با مردم عادی داشتند؟

"هیچگاه پیامبران دعوت به خود نکرده اند و تبعیت از پیامبران طبق احکام و کتاب الهی بوده است !"

طاهری کی دعوت به خود کرده؟ دعوت اون دعوت به طریقت عرفانیه نه خودش. در غیر این صورت

اجازه تدریس به سایر مسترها نمیداد.

"در زیر نور خورشید هدایت قرآن و اهل بیت علیهم السلم "

میتونید بفرمایید این خورشید الان کجاست؟ در کشوری که همه مردمش ادعای مسلمانی راستین

دارن فقط اسم اسلام رو یدک میکشن و از هیچ گناهی حتی شرک (پرستش رهبرمون و کافر

دانستن افرادی که قبولش ندارند) ابایی ندارند (حتما نماز جماعتهایی که توسط رهبر اقامه میشوند

و خطبه های قبل و بعد آن را دیده اید)

"اما عرفان شیطانی کیهانی می گوید همه انسان ها از جهنم عبور کرده"

در مورد ورود همه انسانها به جهنم آیه 71 از سوره مریم که تو پست اوردینش براتون کافیه.

و در مورد عبور همه از اون هم توصیه میکنم تفسیر همین آیه رو تو کتاب "تفسیر نمونه" مطالعه

بفرمایید.

در مورد اینکه فرمودید طاهری عقیده داره که در قرآن تناقض وجود داره، احتمال ادامه بحث رو خوب

گوش ندادید یا تو وبلگتون نیاوردید (حال نمیدونم چرا). چون به احتمال خیلی زیاد طاهری این تناقض

رو برای شاگرداش رفع کرده.

یکی از نمونه های تناقض (ظاهرا) قرآن همین آیه 71 سوره مریم با سایر آیه های مربوط به جهنمه

که اگه به تفاسیر قرآن مراجعه نکنیم مارو دچار تضاد میکنه.

لزمان و لمکان آخرت هم برای مردم 1400 سال قبل غیرقابل فهم و تصور بوده( مثل اینکه در مورد

نظریه کوانتومی برای مردم ان زمان توضیح بدیم). بنابراین قرآن باید طوری توضیح میداد که برای آنان

قابل فهم و لمس و قابل قبول باشد.

طبق شنیده های من طاهری این لزمان و لمکان بودن آخرت رو توسط آیه های قران اثبات کرده،

ولی اطلع دقیقی از این ایات ندارم که البته فکر نکنم پیدا کردن مقاله مربوطه برای شما سخت

باشد

امیدوارم طولنی بودن نظر رو ببخشید، اما بیانشون رو لزم دیدم.

بیصبرانه منتظر پاسختون هستم.

 

پاسخ همراه :

سلام بر شما رضای  عزیز

برای توضیح ، یک یک مطالبی رو که اشاره کردید می آورم :

یک -  در مورد : "اون که گفتی پیامبر خدا بود و دستور الهی رو اطاعت می کرد نه یک آدم معمولی !"

این جمله مربوط می شه به  گفتگو با  دوستمون امیر آقا :

 

"نویسنده: امیر

سه شنبه 7 دی1389 ساعت: 17:52

مهسا جان یابو رو می شناسی؟من به یابو گفتم زکی؟دلیلشم اینه که تا خود استاد رو حرفش هست بنده نیز ازش پیروی میکنم.حتی اگر کشتی سالمی رو سوراخ کند و یا دیوار خرابی در وسط بیابانی رو تعمیر کند.
داستان خضر و نمیدونم کدوم پیامبر بود رو یادتونه...که خضر گفت اگر پیرو منی نباید سوال کنی...و اون پیامبر هم گفت باشه...اما شما سوال کردید.
نمیگم سوال کردن بده...بلکه وقتی راه افتادی دیگه جای سوال نیست بلکه جای پیروی است.
----
میدونید حکمت این مباحث چیه؟کسانی که صرفا از روی تفریح اومدن تو این جریان راحت بگذارن و برن و افراد خالص بشن...و گرنه تو حساب کن ما کجا 100 هزار نفر پیرو راه کمال در طول تاریخ داشتیم که امروز یکجا داشته باشیم


پاسخ همراه :
امیر جان !
اون که گفتی پیامبر خدا بود و دستور الهی رو اطاعت می کرد نه یک آدم معمولی !
هیچگاه پیامبران دعوت به خود نکرده اند و تبعیت از پیامبران طبق احکام و کتاب الهی بوده است !
ماجرای خضر و موسی هم در طول تعلیم حضرت موسی برای شناخت حکمت الهی بود که قرآن بخوبی این موضوع رو بیان کرده !
حالا شبکه منفی بگه تو قرآن تناقضه !! "

 

....

همونطور که مشاهده می کنید ، امیر آقا ، طاهری رو در حد حضرت خضر بالا برده بود و حرف بسیار خطرناکی زده بود که : " ... وقتی راه افتادی دیگه جای سوال نیست بلکه جای پیروی است."

ابتدا باید اشاره کنم که پیامبران در زندگی عادی افرادی معمولی و بشر هستند اما از حیث پیامبری و فرستاده خدا بودن ، واجب الاطاعه هستند و تخلف از فرامین پیامبران به حکم الهی گناه شمرده می شود برای همین باید بین پیامبر و غیر پیامبر تفاوت قائل شد ...

در اینجا دو شاخص اصلی رو باید در نظر گرفت :

اول اینکه : افراد عادی رو در حد پیامبر بالا نبرید و همیشه جای نقد و بررسی رو باقی بگذارید تا فریب نخورید ...

دوم اینکه : پیامبران هیچگاه دعوت به خود نکرده اند و اجر و مزدی هم در خواست نکرده اند ...

 

متاسفانه طاهری که با ادعای اتصال به روح القدس خود را تا پیامبری بالا برده و در نظر برخی افراد خوش بین مثل امیر آقا هم همین مطلب جا افتاده ، با گفتن اینکه وی اتصال دهنده ، تعریف کننده حلقه اتصال ، تفویض کننده و ... می باشد و از طرفی برای این تعالیم و فروش کتاب ها و سی دی ها و غیره مبالغ گزافی را اخذ کرده از مصادیق بارز پیامبران و دعوت کنندگان دروغین و قلابی می باشد که از قبل این فعالیت ها میلیارد هم شده است !

 

دو – در مورد:  " در زیر نور خورشید هدایت قرآن و اهل بیت علیهم السلم "

این جمله هم مربوط می شه به گفتگو با دوستمون امید :

"نویسنده: امید

جمعه 10 دی1389 ساعت: 1:31

های رفیق اعلی . . .
دیگر برای این قوم فانوس بان مفرست.
این جا تمام فانوس های دریایی را خراب می کنند و به جای آن قربان گاهی برای شیطان درست می کنند.
باید فانوس کوچکی بردارم ، و در قعر دریاها به دنبال جویندگان حقیقت و نور بروم . . .


پاسخ همراه :
ای امید عزیز
نا امید نباش !
در زیر نور خورشید هدایت قرآن و اهل بیت علیهم السلام ، فانوس دست وپای خود را گم کرده است...!
چه چیزی را جاگزین چه چیزی قرار داده ایم؟! "

 

....

دوست عزیز

هدایت قرآن و اهل بیت وجود داره ، کافی است کمی از گناهان دوری کنیم و شرایط هدایت قرآن رو در خودمون ایجاد کنیم .

بیاد داشته باشید که قرآن هدایتگر پرهیزگاران است ( هدی للمتقین 3- بقره )

دوست خوبم ، به مردم ایران توهین نکنید . مردم ایران بهترین مردم در طول تاریخ هستند ... نمی گم همه ولی اکثر مردم ایران از بهترین مردم دنیا هستند. در زمانی که انسان ها بر سر غلبه بر دیگری جان میلیون ها انسان دیگر رو فدا می کنند، مردم ما پای اعتقاد و ایمانشون ایستاده اند و جانشان رو فدا می کنند...

در همین کشور ما مردم با ایمان زیادی زندگی کرده و می کنند ، کسانی که در راه اسلام جانشان را نثار کرده اند و عارف بزرگی چون امام خمینی بر دست و بازوی آنان بوسه می زد و فرزندان معنوی حضرت زهرا سلام الله علیها می خواندشان !

در مورد رهبری هم ، کمی اغراق کرده اید . علاقه مردم به ایشان به خاطر اسلام است و جایگاهی که اسلام به ایشان داده  و دفاعی که ایشان از کشور اسلام و امت اسلامی می نمایند...

ایشان تمام عمر خود را در راه اسلام صرف کرده و می کند . جوانی خود را فدای اسلام کرده ، حبس کشیده ، شکنجه شده ، بار ها در زمان جنگ در مقابل دشمن جنگیده و جان خود را بخطر انداخته ، ترور شده ، سلامت جسمی خود را ازدست داده ، دشنام شنیده ، در مقابل سختی ها و برای پیشرفت کشور اسلام استخوان خرد کرده و می کند و همچنان خار چشم دشمنان اسلام است ، مسلمین ایران و جهان دوستش دارند ، بخاطر این از خودگذشتگی ها در راه دین خدا ، اما مشرک نیستند ، ایشان را برای اسلام دوست دارند و اگر خدای ناکرده راه ایشان مانند برخی افراد از راه اسلام جدا شود دیگر این علاقه هم نخواهد بود ...

سه – در مورد  : "اما عرفان شیطانی کیهانی می گوید همه انسان ها از جهنم عبور کرده"

این گفته هم برمی گرده به گفتگو با مریم خانم :

"نویسنده: مریم

دوشنبه 11 بهمن1389 ساعت: 14:44

جناب نویسنده وبلاگ با این پاسخی که در بند 3 به +7 دادید متوجه شدم که علم بسیار بسیار پایینی در مطالب عرفانی دارید.
بنده در راه عرفان الهی هستم و آقای طاهری را هم با نوشته های توی وبلاگ ایشون شناختم .هیچیک از نوشته های این فرد با عرفان الهی در تناقض نیست .البته نوشته ها برای فردی که از دین فقط نماز و روزه و معنی ظاهری قرآن را بلد باشه ، قابل درک نیست .ولی اگر شما مطابق ادعاتون واقعا دارای شهود بودید ، امکان نداشت در باره آخرت و بهشت و جهنم این توضیحات بسیار ظاهربینانه و بچگانه را بنویسید .
حتما در روایات خوانده اید که معصوم فرموده اند در آن روز ملائکه جهنم را می کشند و پیش می آورند و صدای نعره های جهنم به گوش می رسد .لابد الان تصور شماا اینست که جهنم مکان است ولی چیزی شبیه به خانه های پیش ساخته که پشت یک ماشین غول پیکر سوارش می کنند و آن را می آورند !!!!
وای بر کسانی که در روز حساب هم بواسطه جهل خودشان محاکمه می شوند و هم بواسطه گمراه کردن دیگران .


پاسخ همراه :
مریم گرامی
همونطور که گفتید جهنم طبق آیات قرآن مکان است و کیفیت عذاب ها هم صراحتا در قرآن کریم آمده و پیامبر اسلام مامور به بشارت به بهشت و انذار از عذاب الهی است
مصداق آیه :
إِنَّا أَرْسلْنَک شهِداً وَ مُبَشراً وَ نَذِیراً(8) سوره فتح
ما تو را فرستادیم تا شاهد امت باشى و امت را بشارت و انذار دهى
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j18/al180032.htm#link280

اما عرفان شیطانی کیهانی می گوید همه انسان ها از جهنم عبور کرده و خدا می شوند. بنظر شما این ها عرفان اسلامی است . "

 

دوست گرامی

همونطور که اشاره کردید ، طاهری آیه 71 سوره مریم رو متناقض با آیات دیگر درباره جهنم دانسته که البته به عدم آشنایی ایشان با مفاهیم قرآنی و دریافت های شیطانی وی از شیطان کیهانی بر می گرده ...!

یک بار دیگه معانی این آیات رو متذکر می شم :

هیچ کس از شما نیست مگر وارد جهنم مى شود که بر پروردگارت حتمى و مقرر است (71)
آنگاه کسانى را که تقوى پیشه کرده اند از آن رهایى مى بخشیم و ستمگران را به زانو در آورده در آن واگذاریم (72)

می بینید که هیچگونه تناقضی در قرآن وجود نداره ، در آیه 71 می گوید که راه از طریق جهنم طی می شود که خیلی از عرفا هم به لطافت این معنی اشاره داشته اند اما مهم آیه 72 است که کاملا مشخص می کند ، انسان های با تقوا از آن رها شده و ستمکاران در جهنم باقی می مانند ...!

همچنین اگه مروری به آیات قبلی هم داشته باشید یعنی آیات 66 – 72  کاملا متوجه می شید که جهنم مکان است و پی در پی بودن این مراحل و جاودانگی برخی انسان ها در جهنم هم نشان دهنده زمان در آخرت است :

"انسان مى گوید: آیا پس از مردن در آینده زنده (از قبر) بیرون خواهم آمد؟ (66)
مگر همین انسان به یاد ندارد که ما از اول او را آفریدیم در حالى که چیزى نبود (67)
به پروردگارت قسم ایشان را با شیطانها محشور کنیم و همه را به زانو در آورده پیرامون جهنم حاضر سازیم (68)
آنگاه از هر گروه هر کدامشان که به سرکشى خداى رحمان جرى تر بوده جدا کنیم (69)
آنگاه کسانى را که به وارد شدن جهنم سزاوارترند بهتر بشناسیم (70)

هیچ کس از شما نیست مگر وارد جهنم مى شود که بر پروردگارت حتمى و مقرر است (71)
آنگاه کسانى را که تقوى پیشه کرده اند از آن رهایى مى بخشیم و ستمگران را به زانو در آورده در آن واگذاریم (72) "

ترجمه و تفسیر کامل این آیات رو در تفسیر المیزان ملاحظه کنید :

http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j14/mizan_09.htm#link96

در مورد توضیحی که گفتید ، طاهری سعی می کنه با تعریف " ناظر " های متعدد ، مشکل خودش رو با مخاطبینش حل کنه ! به این صورت که برای خودش تفسیر می کنه ، یک آیه رو یک ناظر از بالا گفته ، یکی دیگه رو ناظری دیگر از پایین ...!!

در اینجا باید گفت :

اولا قرآن کلام الهی است که ناظر بودن خداوند محدود به ابعاد بالا و پایین نیست !

ثانیا وقتی شما برای "ناظر" (نگاه کننده ) بالا و پایین بودن در نظر بگیرین ، حتما برای "منظور" ( دیده شونده ) مکان قائل شده اید ...! و در حقیقت این پارادوکسی است که در درون گفته طاهری وجود داره !

آخه بابا جان  .... اگه برای آخرت بالا و پایین وجود داشته باشه که دیگه لامکان معنی نداره !!!

متاسفانه طاهری تحت آموزه های شیطان کیهانی با قرآن خیلی مشکل داره ! همونطور که در فایل های مربوطه شنیدید و فایل های دیگری هم هست که ان شاءالله خواهم گذاشت ، می گوید که : " قرآن خودش با خودش مشکل داره " !!

و الله قرآن با خودش مشکل نداره ، انی شیطانه که با قرآن مشکل داره و این دست پرورده ها و دوستداران شیطانند که با قرآن مشکل دارند !!!



قسمت دوم :

در ابتدا متاسفانه در تبدیل فایل پی دی اف در این قسمت مشکلاتی وجود داره که پیشنهاد می کنم از لینک مربوطه استفاده بفرمایید :

http://www.mediafire.com/?z3c4slscb69pq58

 

م . رضا :

 

" همونطور که مشاهده می کنید ، امیر آقا ، طاهری رو در حد حضرت خضر بالا برده بود و حرف بسیار خطرناکی زده بود که : " ... وقتی راه افتادی دیگه جای سوال نیست بلکه جای پیروی است."

ابتدا باید اشاره کنم که پیامبران در زندگی عادی افرادی معمولی و بشر هستند اما از حیث پیامبری و فرستاده خدا بودن ، واجب الاطاعه هستند و تخلف از فرامین پیامبران به حکم الهی گناه شمرده می شود برای همین باید بین پیامبر و غیر پیامبر تفاوت قائل شد « …

بله من هم قبول دارم که حرف امیرخان اشتباهه و پیروی محض و کورکورانه خطای بزرگیه؛ حتی درمورد دستورات دین مبین اسلام هم باید تحقیق کرد و به باطن عمیق اونها پی برد و درصورتی که معنایی درست و عمیق و معقول و مطابق قرآن نداشته باشه به یقین میتونیم بگیم که دراین مورد تحریف صورت گرفته یا بدعت گذاری ای صورت گرفته.

دلیل این حرفم اینه که در جای جای قرآن انسا نها به تفکر و تعقل در مورد مسائل مختلف دعوت شدند و شما نمیتونید بگید که دینی 1400 ساله که الان بدون رهبر و راهنمای معصوم رها شده از این امر مثتثنی است.

هرکس در انتخاب یا رد  «... » اما درمورد واجب الاطاعه بودن پیامبران؛ طبق آیه لاکراه فی الدین دعوت پیامبر آزاد و صاحب اختیار است، به همین دلیل پیامبر ما هیچ انصاری را مجبور به پذیرفتن اسلام نکرد و فقط اسلام رو به اونها معرفی و عرضه کرد و هرکس که مایل بود قبول و بقیه رد کردند تا اینجا هیچ پیامبری واجب الاطاعه نیست، اما... پس از قبول دین و راه معرفی شده توسط پیامبر و قبول پیامبری او حق مخالفت با او را نداریم و فقط میتونیم دلیل دستوراتشو ازش بپرسیم و درصورت قانع نشدن توضیح بیشتری بخواهیم. برای درک بهتر این موضوع میشه یه ارتش رو مثال زد که تا قبل از پیوستن به ارتش پیروی از دستورات فرمانده الزامی ندارد، اما پس از پیوستن تخطی از فرامین فرمانده جرم سنگینی داره.

به همین دلیل افرادی که از اسلام خارج میشن و نه اونایی که از اول دین دیگه ای رو انتخاب کرده باشن (حتی اگه والدین مسلمان باشه) مرتد نامیده میشن و حکمشون اعدامه.

طاهری هم دین و راهی رو نشون هرکس که مایل باشه میده (چون تا جایی که اطلع دارم برای این عرفان برعکس سایر عرفانها تبلیغات ندارن) و اون فرد پس از تعقل و تفکر در مورد این راه و عدم مشاهده تناقض با احکام اسلامی و قرآن این راه رو قبول میکنه یا اگه مشکلی به نظرش اومد عرفان حلقه رو رد میکنه؛ هرکس به غیر این عمل کنه یا پس از پیوستن به این عرفان ازش خارج بشه یه احمقه واقعیه -این توهین نیست، واقعیته!!!-  چون هیچ کس بدون در نظر گرفتن دما و عمق دریا توش شیرجه نمیره و اگه بدون تحقیق شیرجه زد و غرق شد یا سرش به سنگ خورد یا یخ زد خودش مقصره نه دریا.

درمورد بال بردن طاهری تا حد حضرت خضر؛ حضرت خضر کی بود؟ یه معلم. با این تفاوت که معلم عادی علوم طبیعی مثل ریاضی و شیمی و... درس میده اما خضر و سایر پیامبران علوم معنوی و عرفانی؛منبع اطلعات معلم عادی معلم سابقش و مطالعات خودشه، ولی منبع اطلعات پیامبر خدا و الهاماتیه که بهش میشه. بال بردن طاهری که به شاگرداش درس عرفانی میده تاحد یه معلم چه اشکالی داره؟!

شاید بفرمایید که پیامبران از طرف خدا مامور شد هاند. سند ماموریت اونها هم معجزاتشون بوده؛ آیا فرادرمانی طاهری شبیه معجزات حضرت عیسی نیست؟ درصورتی که طبق فرموده شما طاهری کذابه چرا معجزاتش همچنان ادامه داره و خدا قطعش نمیکنه؟ شاید بفرمایید فرادرمانی طاهری توسط شبکه منفی انجام میشه. کدام یک از مدعی های دروغگوی تاریخ (فرعون، نمرود، محمدعلی باب و …) هیچ معجزه ای از خودشون نشون ندادند؟ مگر از طرف شبکه منفی ساپورت نمیشدند؟

«... پیامبران هیچگاه دعوت به خود نکرده اند و اجر و مزدی هم در خواست نکرده اند »

باز هم عرض میکنم که طاهری دعوت به خود نکرده و فقط عرفانش را عرضه می کنه.

برای درخواست اجر و مزد هم سؤالی از شما میپرسم:

چرا برای شرکت در کلسهای قرآنی و دینی مساجد از شما درخواست پول می کنند؟ مگر قرآن و تعلیمات دینی فروشی است؟ چرا در دانشگاههای آزاد برای انتخاب واحدهای اندیشه اسلامی مجبور به پرداخت هزینه هستید؟

طاهری هم مثل بقیه معلمهاست. برای وقت و هزینه ای که برای شاگرداش میذاره پول میگیره. آیا هزینه 50000 تومن برای هر ترم این کلس در مقایسه با سایر کلسهای دینی ما مبلغ زیادیه که طاهری رو متهم به میلیادر شدن از طریق این شهریه میکنید؟

و از طرفی برای این تعالیم و فروش کتاب ها و سی دی ها و غیره مبالغ گزافی را ...»

«... اخذ کرده از مصادیق بارز پیامبران و دعوت کنندگان دروغین و قلبی می باشد که

طاهری کتابهاشو کجا میفروشه؟ مگه غیر از اینه که شما علوه بر نسخه چاپی کتا بهای استاد که اونهارو هم تو نت واسه دانلود گذاشته؟ سی دیها pdf براشون حق تالیفشو از ناشر گرفته نسخه به راحتی کپی میشن و پولی از بابتشون بهش نمیرسه.

حال یه نتیجه گیری: اگه طاهری جلساتشو رایگان!!! برگزار میکرد و برای کتاباش پولی نمیگرفت دیگه بهش تهمتی نمیزدین؟ تنها نتیجش از بین رفتن تهمت اخاذی و به وجود اومدن تهمت کلهبرداری و اغفال و شیادی بود. بهتره دیگه با خودمون روراست باشیم.

هدایت قرآن و اهل بیت وجود داره ، کافی است کمی از گناهان دوری کنیم و شرایط »

«. هدایت قرآن رو در خودمون ایجاد کنیم بله هدایت قرآن و اهل بیت وجود داره اما... شما چقدر میتونید به احادیث روایت شده از ائمه اعتماد کنید؟ میدونید که در زمان معاویه عد های مسئول ساخت احادیث جعلی بودند؛ فکر میکنید همه اونا از بین رفتن؟ حتی بعضیاشون ممکنه با وجود دروغ بودن بسیار باورپذیر باشه و تا الان هم به عنوان حدیث نقل بشه.

یکی از حداقل شرایط بهره مندی از هدایت قرآن خوندن خودش و تفاسیرشه( برای درک معانی مختلف و عمقی قران)؛ تو خونه چند نفر از ایرانیان تفسیر قرآن پیدا میشه؟ عوضش تو خونه هممون و خوشگل هست که فقط بلدیم ببوسیمشون و به پیشونیمون بکوبیمش!! یا رو « نو » چند جلد قرآن سر مسافرامون نگهش داریم تا حفاظشون باشه. خداییش چندنفر از حافظای قرآن معنیشم از حفظن. قرآن کنار ماست و میشه ازش بهره برد، اما باهاش هرکاری م یکنیم به جز خوندن و درکش؛ وقتی تو خارج آتیشش میزنن رگ گردنمون میشه به چه کلفتی، ولی ازمون بخوان یکی از سوره هاشو -از روش- بخونیم عزا میگیریم. عمل به آی هها هم که....

دوست خوبم ، به مردم ایران توهین نکنید . مردم ایران بهترین مردم در طول تاریخ »

«... هستند

در مورد رهبری هم ، کمی اغراق کرده اید . علاقه مردم به ایشان به خاطر اسلام »

است و جایگاهی که اسلام به ایشان داده و دفاعی که ایشان از کشور اسلام و امت

«... اسلامی می نمایند

من به مردم ایران توهین نکردم، خودم هم یکی از اونهام پس نمیتونم به خودم توهین کنم! منظور من همونایی ان که تو نماز جمعه این هفته از خوشحالی دیدن آقاشون نمیدونستن تکبیر بگن یا سینه بزنن یا بزنن تو سرشون (به خدا وسط خطبه ها داشتن سینه میزدن)

در مورد علقه مردم به رهبری، چرا این علقه با این رفتارا نشون داده میشه. این گذشت های که بیان کردید در مورد مجاهدین هم صادقه؛ پس چرا اونا پس از انقلب و قبل از عملیات مرصاد شکنجه و اعدام میشدن؟ تنها عیب اونا این بود که فقط به فکر رفتن شاه بودن و نمیدونستن بعد رفتنش چه کسی رو باید جاش بذارن، وگرنه اگه فکر اینجاشو کرده بودن شاید الان اونا زمامدار امور بودن.

همونطور که اشاره کردید ، طاهری آیه 71 سوره مریم رو متناقض با آیات دیگر درباره »

جهنم دانسته که البته به عدم آشنایی ایشان با مفاهیم قرآنی و دریافت های شیطانی

«!... وی از شیطان کیهانی بر می گرده طباطبایی و قرائتی وهم متوجه | اینطوره؛ طاهری معنای واقعی این آیه رو نفهمیده. احتمال | حتما

نشدن وگرنه تو تفسیر المیزان و نمونه یه چیز دیگه مینوشتن. بهتون بازم توصیه م یکنم به تفسیر تفسیر نمونه رو من به | این آیه تو تفسیر نمونه که تو سایت غدیر هم وجود داره مراجعه کنید. کل خاطر بیان شیواش و عامه فهمش بیشتر از المیزان پسند کردم.

http://www.ghadeer.org/qoran/t_nemona/j13/t1300006.htm#link75

برای ساده کردن کارتون نتیج های که تفسیر نمونه نوشته رو اینجا میارم:

مردم همگى وارد آتش (دوزخ ) میشوند سپس بر حسب اعمالشان از آن بیرون مى آیند، بعضى »

همچون برق ، سپس کمتر از آن همچون گذشتن تندباد، بعضى همچون دویدن شدید اسب ، بعضى همچون سوار معمولى ، بعضى همچون پیادهاى که تند مى رود، و بعضى همچون کسى که معمولى راه مى رود.

و از این گذشته دوزخیان نیز از مشاهده این صحنه که بهشتیان با چنان سرعتى میگذرند و آنها «. میمانند، مجازات بیشترى مى بینند، و به این ترتیب پاسخ هر دو سؤ ال روشن مى شود طاهری سعی می کنه با تعریف " ناظر " های متعدد ، مشکل خودش رو با مخاطبینش »

حل کنه ! به این صورت که برای خودش تفسیر می کنه ، یک آیه رو یک ناظر از بال« !!...  گفته ، یکی دیگه رو ناظری دیگر از پایین من حرفی از ناظر نزدم، اما این گفته طاهری زیاد دور از عقل نیست. دلیل:

چرا در بعضی آیات قرآن از خدا با ضمیر او (هو) و بعضی آیات با ضمیر ما (نحن) یاد شده؟

از خودش با | وجود نداره. یعنی خدا دقیقا « قل » لزمه ذکر کنم که تو آیاتی که ضمیر او استفاده شده ضمیر او یاد کرده.__

 

پاسخ همراه :

سلام م .رضا گرامی

قبل از هر چیز از طولانی شدن زمان پاسخگویی عذر می خوام و همونطور که قبلا گفتم ، پیشنهاد می کنم ، برای بالابردن سرعت و کیفیت گفتگوهایمان ، اولا هربار درباره یک موضوع صحبت بفرمایید و هر وقت تمام شد ، موضوعی دیگر رو مطرح کنید!

این مطالب رو بصورت کوتاه تر در قسمت نظرات بفرمایید تا حقیر ضمن پاسخ گویی ، اونها رو در صفحه مخصوص گفتگو با شما قرار بدهم .

و اما ادامه صحبت ها :

اول – درباره اشتباه بودن پیروی کورکورانه :

مطلب خوبی رو گفتید اما یک نکته ظریف رو از نظر دور داشتید و اون اینه که ، اصول اعتقادی با احکام دینی دو امر و مقوله جدا از هم هستند.

آنچه که درباره تحقیق و بررسی و تعقل گفته می شه و خیلی هم ضروری و درست هست ، نحوه پذیرفتن اصول اعتقادی ( مثل اعتقاد به خدای واحد ، پیامبر او ، کتاب الهی و روز قیامت)  است که همه می بایست توسط خود فرد مورد بررسی و تحقیق قرار بگیره و از روی تعقل پذیرفته بشه ولی احکام دین که پس از پذیرش اصول اعتقادی است ، امری تخصصی است که هر فرد یا باید خودش متخصص ( فقیه ) باشه و یا از فقیه بپذیره !

در اینجا چون طاهری درباره اصول اعتقادی مانند خداوند ، عالم هستی ، پیامبر و کتاب الهی و روز قیامت صحبت می کند لذا می بایست پذیرش این حرف ها بر مبنای عقل و قرآن ( که ما اعتقاد به او داریم ) انجام بشه ...!

دوم – رها شدن دین بدون رهبر و راهنمای معصوم طی 1400 سال !

این گفته شما اشتباه بزرگی است و نباید اینطوری دین خدا را ناقص و معطل بدانید .

متذکر می شوم که بر اساس اصول عقلی ، هیچگاه پیامبر اسلام ، دین خدا را نیمه کاره رها نکرده و  بر اساس فرمان الهی ، حضرت علی علیه السلام و یازده فرزند معصوم ایشان را بعنوان امام و راهنما معرفی فرموده اند ولی متاسفانه عدم شایستگی و لیاقت جوامع بشری ، باعث غایب شدن آخرین حجت الهی از دیدگان ما شده است . در حالیکه که ایشان حی و حاضر هستند و امامت خود را انجام می دهند و غیب بودن ایشان که ان شاءالله بزودی شاهد ظهورشان باشیم هم ، بر اساس حکمت الهی است تا " الذین یومنون بالغیب " شناخته شوند !

سوم – در مورد آیه شریفه " لا اکراه فی الدین " !

متاسفانه برخی از دوستان ، برداشت غلطی از این آیه دارند ...

همانگونه که می دانید ، این قسمت آیه درباره اصل پذیرفتن دین است و نه احکام دین چرا که احکام دین تنها از سوی خداوند وضع می شود بمصداق آیه " ان الحکم الا لله " و فقها هم در رشته تخصصی خود تلاش می نمایند با تدقیق بیشتر در آیات الهی و کلام پیامبرو معصومین علیهم السلام و ... حکم خدا را بهتر شناخته و بهتر بشناسانند...!

برای بررسی بیشتر معانی "لا اکراه فی الدین " پیشنهاد می نمایم تفسیر نمونه و یا تفسیر المیزان را در لینک زیر ملاحظه بفرمایید:

http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j2/fehrest25.html

چهارم - طاهری هم دین و راهی رو نشون هرکس که مایل باشه میده !

شما با این حرفتون می گید که طاهری دین جدیدی آورده و ادعای نبوت داره !!

البته خود طاهری بصورت واضح و علنی چنین ادعایی نکرده ولی همینکه مخاطبانی چون شما چنین برداشتی کرده اند ، بر گناهان ایشان می افزاید که چرا تحت عنوان عرفان ، دین جدیدی رو مطرح کرده است !!؟

اما در مورد تعقل و تفکری که گفتید ، خیر اینطور نیست !

در عرفان کیهانی اول پله عشق و پله عقل رو تعریف می کنند و بطور القایی به مخاطب می قبولانند که عقل قدرت چنین دریافتی را ندارد و در نتیجه مخاطب خلع سلاح می شود . برای همین همه اصرار من این است که دوستان حلقه به عقل رجوع کنند و مسائل را با عقل بسنجند ...

نکته دیگر اینکه گفتید : " هرکس به غیر این عمل کنه یا پس از پیوستن به این عرفان ازش خارج بشه یه احمق واقعیه " !!!؟

باید بگویم خیلی ببخشید هر کس این حرف رو می زنه یه احمق واقعیه ! چون انسان موجودی ممکن الخطاست و هر آن ممکن است دچار غفلت و گمراهی شود و همه فلسفه رسالت انبیا و نزول کتاب الهی و ماموریت امامان علیهم السلام برای این است که گمراهان متوجه اشتباه خود شده و به راه راست هدایت شوند...

ولی اگر قاعده غلط شما را ملاک قرار دهند همواره بخاطر ترس از احمق خوانده شدن ! از پذیرش حق امتناع خواهند کرد ...!

پنجم – حضرت خضر معلم یا پیامبر !

باید عرض کنم پیامبران معلم هستند ولی معلم ها پیامبر نیستند!

ماجرای حضرت خضر و حضرت موسی علیهم السلام درباره حکمت الهی در وقایع دنیوی است . بطور مثال غرق شدن کشتی انسان های فقیر ، مردن فرزند انسان های مومن و دیگر ماجرا ها همگی برای روشن شدن حکمت خداوند در اینگونه مسایل است و از سوی دیگر حضرت خضر علیه السلام می فرماید که من اینکار ها را براساس فرمان خداوند انجام دادم و از جانب خودم نبوده !

تشبیه شما در مورد معلم بودن یک پیامبر و معلم بودن طاهری امری اشتباه است بویژه اینکه طاهری حتی مجوز معلم کلاس ابتدایی را هم نداشته و بدون هر گونه مجوزی اقدام به ترویج عقاید اشتباه خود تحت عنوان عرفان نموده است ...!

ششم – فرادرمانی شبیه معجزه حضرت عیسی علیه السلام !

در این مورد واقعا کم لطفی کردید ! اولا سند ماموریت انبیا  معجزات آنها نیست ...

هیچگاه مردم با معجزات ایمان نیاورده اند بلکه دعوت حق را از درون و باطن خود درک کرده و لبیک گفته و به پایش جان ها فدا کردند :

" و کاین من نبی قاتل معه ربیون کثیر ... " 146- آل عمران

اما این طاغوتیان بوده اند که بدنبال اثبات خود با کارهای خارق العاده بوده و لذا پیامبران در هر زمان با معجزه ای مطابق با همان ادعا ها ، چوب جادوی آنها را از بین می برده اند .

بر خلاف آنچه که فرمودید :

نمرود با ترفند خود می گفت من هم می میرانم و زنده می کنم ... پس خدا هستم !

فرعون جادوگران خود را با چوب هایشان در مقابل حضرت موسی قرار داد !

سامری گوساله ای ساخت که صدایی از آن شنیده می شد !

علی محمد باب هم ادعای بابیت امام زمان و سپس امام زمانی داشت و از علوم غریبه و علم جفرو اعداد  استفاده می کرد و آیاتی بجای آیات قرآن می آورد....

و اصولا " مظاهر ظهور " که مدعی " اظهار ظهور خودشان " هستند از مصطلحات مهم بهائیت است !

و بالاخره نقاط مشترک در همه این مدعیان در همه زمان ها را می توان اینچنین بر شمرد :

یک – همه مدعیان از ابزاری برای فریب مخاطبان استفاده می کنند !

دو – همه مدعیان با تعقل مخالفند ، چرا که ابزار فریب شان کارآیی نخواهد داشت !

سه – همه مدعیان به نوعی دعوت به خود می کنند !

چهار – همه مدعیان از اینکار نفع شخصی می برند ( مالی – جنسی -  جاه و مقام و غیره )

و متاسفانه طاهری هم با کمال تاسف :

برای فریب دیگران از  جن و جن گیری (اکسورسیزم) استفاده می کند ...

با دو پله خواندن عقل و عشق ، مخاطب را از تعقل دور می کند ...

خود را متصل کننده ، تعریف کننده حلقه اتصال ، تفویض کننده اتصال و حلقه می خواند و دعوت به خود کرده و با اصل وحدت راه ، این دعوت را کامل می کند ...

با این ادعا ها و دعوت ها ، سود هنگفتی بلحاظ مالی برده و بدنبال دست و پا کردن  جایگاهی علمی علیرغم نداشتن تحصیلات دانشگاهی است ...

هفتم – کلاس عرفان و پول !

دوست گرامی ، همونطور که قبلا هم گفته شد ، کمال فروختنی نیست که کسی برای آشنا کردن مردم با معارف عرفانی از آنها پول بگیرد ...

حتی اگر کسی هم احتمالا برای کلاس قرآن پول بگیرد اشتباه بزرگی مرتکب شده و فقها هم امرار معاش بوسیله قرآن را قبول ندارند.

بنابراین خطای احتمالی برخی افراد ، خطای طاهری را توجیه نمی کند !

هشتم – هدایت قرآن و اهل بیت !

در این باره شما کل قرآن و روایات رو بخاطر وجود برخی احادیث جعلی زیر سوال بردید . در حالیکه شما می توانید در مسائل اعتقادی از آیات قرآن بهره ببرید و در مورد احادیث هم  که عمدتا توضیح دهنده آیات هستند و یا در مورد احکام و اخلاق ، شما از آن دسته احادیثی استفاده کنید که مورد تایید متخصصین علوم حدیث بوده و در کتاب هایی معتبر به چاپ رسیده است .

نهم – مجاهدین یا منافقین !

خیلی متعجب شدم که شما درباره منافقین خلق اینگونه صحبت کردید...!

بنظرم خیلی با این گروهکها آشنایی ندارید و برای همین اشاره ای به موضوع خواهم داشت.

تنها هنر مجاهدین خلق یا همان منافقین در قبل از انقلاب به انحراف کشیدن جوانان انقلابی مسلمان و سوق دادن آنها بسوی مارکسیسم و سپس لو دادن همه آنها به ساواک بود ...

جز کشتن یک نفر آمریکایی که اصلا معلوم نیست اینکار چقدر به نفع انقلاب بود یا ضرر !!!

در سال های 1352 تا 1355 تقریبا همه فعالان این سازمان دستگیر شده و با پیروزی انقلاب اسلامی بوسیله مردم آزاد شدند ....

رهبران خائن این سازمان مخوف از یک سو مدعی همراهی با انقلاب اسلامی بودند و از سوی دیگر با سی آی ای ( سازمان جاسوسی آمریکا) همکاری می کردند ( رابطشون برادر رجوی خائن بنام کاظم رجوی بود ) باز هم از یک سو خودشون  رو مدعی انقلاب دانسته ولی از سوی دیگر با جمع آوری سلاح و سازماندهی جوانان غافل ، کشتار بی حد و حصری رو شروع کردند...

در تهران  و دیگر شهرها ، قتل ها و ترور های کور و انفجار های متعددی رو براه انداختند . بیاد دارم در یک صحنه فجیع در ماه رمضان به منزل شخصی مومن و انقلابی حمله کردند و سر سفره افطار همه اهل خانه رو ( پدر بزرگ و مادر بزرگ و مادر و بجه ها و خلاصه همه رو ) با رگبار مسلسل به قتل رسوندند...

در صحنه فجیع دیگری که خودم شاهد بودم ، در خیابان بهار شیراز تهران ، مغازه داری رو که پرچم بقیه الله بمناسبت نیمه شعبان نصب کرده بود ، بعنوان حزب اللهی جلوی چشم فرزند خردسالش با رگبار مسلسل و نارنجک به شهادت رسوندند....

عجب تشبیه عجیب و بدی کردید شما ....

همین الآن ببین منافقین تو بغل کی هستند و چه بلایی حتی سر اعضای خودشون آورده اند...

بهر حال اینها افراد خائنی هستند که مردم ما خاطره تنفر آوری رو از اونها دارند و شما هم بهتر است در اینخصوص بیشتر تحقیق کنید ...!

دهم – تفسیر آیه 71 سوره مریم !

اولا متاسفانه شما تنها به چند خط انتهای یک صفحه توضیح در تفسیر نمونه اشاره کرده اید که ناقص اومده و کاملش رو می تونید در لینک زیر ببینید :

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=18395&AyeID=2425&ltr2=5

ثانیا در همین چند جمله ایکه شما آوردید هم صراحتا به دوزخیان و بهشتیان بعنوان دو گروه جدا از هم و همینطور عبور بهشتیان و ماندن دوزخیان در جهنم ، تاکید شده و گفته :

"دوزخیان نیز از مشاهده این صحنه که بهشتیان با چنان سرعتى میگذرند و آنها میمانند، مجازات بیشترى مى بینند"

بنا براین بازهم ادعای طاهری مردود است و قید هایی مانند عبور و با سرعت گذشتن و دوزخیان ( ساکنان دوزخ ) و بهشتیان ( ساکنان بهشت) همگی نشان دهنده مکان و زمان در قیامت هستند...

یازدهم – تعبیر ناظر در قرآن !

شما گفته طاهری درباره ناظر رو دور ازعقل ندانستید ، در حالیکه :

اولا این گفته طاهری نشان دهنده عدم آشنایی وی با قرآنه ! چون قرآن عین کلماتی است که خداوند بوسیله جبرئیل علیه السلام بر قلب مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله نازل کرده و این نیست که یه فرشته از این طرف نگاه کرده و یه فرشته از اون طرف و نعوذ بالله به تعبیر کافرانه طاهری ، پیامبر هم نمی دونسته که چی نوشته !

ثانیا اگر کمی فیزیک و ریاضی بدونید یا حتی کمی فکر کنید متوجه می شوید که وجود ناظر های متعدد و در زوایای مختلف در یک محل تنها در صورت وجود مکان و زمان ممکن خواهد بود و الا نا کجا که بالا و پایین و این طرف و اون طرف نداره که ...!

دوازدهم – کلمات "هو" و "قل" در قرآن !

خیلی تعجب کردم از گفته شما که گفته اید :

" چرا در بعضی آیات قرآن از خدا با ضمیر او ( هو ) و در بعضی آیات با ضمیر ما ( نحن ) یاد شده ؟ لازمه ذکر کنم که تو آیاتی که ضمیر او استفاده شده "قل" وجود نداره."

اولا باید بگویم در این مورد قبلا صحبت هایی در گفتگو با دیگر دوستان آورده ایم ولی شما فقط سوره اخلاص را بخوانید :

" قل هو الله احد "

می بینید که هم کلمه "قل" هست و هم "هو" و هم "الله "

ثانیا همانطور که در آیه شریفه مذکور هم آمده ، متذکر می شویم که :

"بگو او الله یگانه است "  1- اخلاص

...!



توسط         :M.Reza          دوشنبه 25 بهمن1389 ساعت: 22:37

به خاطر اهمیت این قسمت زودتر از همه بهش جواب میدم:
«
شما با این حرفتون می گید که طاهری دین جدیدی آورده و ادعای نبوت داره !!»
قبول دارم که کلمه دین رو اشتباهی آوردم تو جمله، ولی این اشتباه لفظی بود نه چیز دیگه.
طاهری دین جدیدی عزضه نکرده چون عرضه دین جدید مستلزم احکام و کتاب جدیده؛ در حالی که طاهری میخواد احکام اسلامی و کتاب قرآن رو بهتر توضیح بده.
منظور از راه هم راه کمالی مبتنی بر اسلام و قرآنه. در حقیقت میخواد راهی رو روشن کنه که از صدر اسلام وجود داشته و دانشمندای بزرگی مثل «علامه شرق» هم بهش توجه کردن و براش کتاب نوشتن؛ ولی الان بهش بی توجهی میشه و بیشتر تاکیید مبلغان دین روی رعایت احکام صورت میگیره(همون ظاهر دین) و به هدف اصلی انسان و دین که همون رسیدن به کمال و معرفت الهیه ذره‌ای اهمیت داده نمیشه. یکی از دست پرورده های مبلغان هم شمایید که مسأله احکام رو خیلی بزرگ می‌کنید و تقریباً دین رو توی اون خلاصه کردید.


 +++

پاسخ همراه :

تشکر از همراهی شما

بله کار خوبی می کنید که اگر اشتباهی رو می بینید ، سریعا اون رو اصلاح می کنید ...

این یکی از بهترین صفات انسانی است و اصولا شرط اول برای حرکت بسوی کمال ، همین اصل هست که

اولا احتمال خطا و اشتباه رو در افکار و اعمالمون پذیرفته باشیم ،

ثانیا ملاک تشخیص درست و نادرست رو ، مبانی عقلانی منطبق با اصول اسلام و قرآن بدانیم.

من هم با شما موافقم که دین دارای ظاهر و باطن هست ولی رعایت هر دو را در جایگاه خودشان ضروری می دانم ...!

دیگر اینکه ، باطن دین یا معارف حقه ، همواره تکمیل کننده و توضیح دهنده ظواهر هستند و نه نفی کننده و از بین برنده آنها !

توجه داشته باشید ...

شرط حرکت بسوی باطن صلوه یا همان نماز ، حرکت از ظاهر بسوی باطن با شرط حفظ همان ظاهر و درک بواطن آن است...

بعنی اینکه عارف حقیقی مانند یک مسلمان عادی نماز می خواند ، به رکوع  می رود و خود را به سجده می اندازد ، اما در فهم معنای اینکار ظاهری ، چند قدم جلوتر از آنان است ...

و بر اساس این فهم ، خود را فانی و بی مقدار یافته و  این اعمال ظاهری را در مقابل آن کمال مطلق و اصل همه خوبی ها ، با عشقی فزاینده به انجام می رساند ... !

در اینجا خیلی فرق است با کسی که به غفلت :

خود را جزئی از خدا می داند و قصد اتصال به کل می کند !

یا برای خود مقام و جایگاهی قائل است که دیگر ظاهر عبادت را در شان خود نمی بنید!

یا وقتی ترمز دستی عبادتش بوسیله شیطان کشیده می شود ، به خود مغرور شده و می پندارد ، شعور الهی دارد عبادتش را خالص می کند !

یا انسان های مومن در ادیان گذشته و نیز صدر اسلام را به تعبیر طاهری، " انسان کودک " خوانده و خود را " انسان بالغ " بداند ...!

همانطور که می بینید ، همه اینها که توجه انسان را از نگاه به سوی خداوند متعال ، منعطف به خود و خود خواهی کرده چیزی نیست جز فریب و نیرنگ شیطان اما با رنگ و لعاب "عرفان های جعلی و دروغین" ...!