مدعیان دروغین ظهور

بررسی اندیشه های عرفان شیطانی کیهانی ( حلقه )

مدعیان دروغین ظهور

بررسی اندیشه های عرفان شیطانی کیهانی ( حلقه )

طاهری : اگر یزید نبود امام حسین ارزشی نداشت !؟



 

"{ طاهری :}

ببینید اگر صورت مجادله باز شود، می بینیم که یزید هم صورتی از مجادله من است ،

باید طلب رحمت بکنیم ( حسب ظاهر، برای بیان + و – است و این دید جزء نگر است)

اما در دید کل نگر می گوید اگر یزید نبود امام حسین ارزشی نداشت و

یا اگر یزید نبود عظمت امام حسین(ع) مشخص نمی شد.

در واقع دعای متعالی این است که خدایا همه گناهکاران را ببخش.

مثلا شما در یک تشکیلاتی افراد را به محاکمه می کشید تا کارها درست شود،

اما در دید کل نگر همه را وجه الله می بینی !

اگر دید رحمانیت باشد من هم در اما قرار می گیرم.

وقتی دید لعن و نفرین باشد، تشعشع منفی است

و افراد را درگیر می کند و بشریت را درگیر می کند و

چون طلب مغفرت نکردیم برای همه خودمان هم گرفتار شدیم

( کلید)

-         لعن را هم ما بد معنی می کنیم، لعن یعنی دور باد،

سلام بر حسین یعنی راه او را می خواهم و

لعنت براین یعنی دور باد این راه از من!

این خیلی مهم است که در دید کلی مان، این طوری باشیم،

چرا در هم فازی کیهانی، تن واحده صحبت می کنیم،

فرعون را که نگذاشتیم کنار،( ناخالصی نبوده است)

کمیته عرفان جلسه سیزدهم - 2

 

نقدی بر این گفتار را در ادامه مطلب ملاحظه نمایید :

 

 

نقد مطلب :

دوستان همانگونه که می بیند در نگرش استاد ، یزید هم جزئی از کل و دارای نقش و احترام است !

بنظر می رسد ، اینجاست که نحوه تبیین جهان توسط استاد طاهری زیر سوال می رود !

-         وقتی در بحث وحدت وجود ، همه موجودات را جزیی از کل بدانیم ، الزاما می بایست برای همه این اجزا هم احترام و تقدیس قائل باشیم !

-         اگر انسان ها به گفته ایشان ، اله بالقوه هستند و می روند که در عوالم بعدی عهده دار تمام قدرت الهی شوند ( مورد اشاره در مقاله آزمایش آخر ) ، طبعا جناب یزید هم دارای احترام و ایفا کننده نقش مقدس خود می شود!

-         واقعا جای سوال است !

-         همانطور که قبلا گفته شد ، اگر قرار باشد طبق گفته ایشان همه انسان ها بعد از ورود به جهنم ، گناهانشان پاک شده و وارد بهشت شوند ، دیگر چه فرقی بین مظهر عدالت یعنی امام حسین (علیه السلام) و یزید (لعنت الله علیه) خواهد بود.

-         ایشان در ادامه اشاره به هم فازی کیهانی داشته و براساس اصل تن واحده ، بعنوان مثال فرعون را مستثنی نمی کنند ، چرا که تن واحده که نمی تواند ، ناخالصی داشته باشد !

-         با همین " تئوری غلط و شیطانی " است که ابلیس هم جزئی از این تن واحده تلقی می شود و دیگر خونخوارانی چون فرعون و قیصر و ابن ملجم و یزید و از این دست جنایتکاران مانند اسرائیل و آمریکا در زمان حاضر جزئی از این تن واحده بشمار آمده وطبعا "عمل صالح " هم  " صلح با دیگران " تعریف شده و آیات متعدد قرآن مبنی بر دشمن داشتن شیاطین و ظالمین و کفار و آیات جهاد، بگونه ای " صلح آمیز " معنا می شود !!

-         آنچه که کوتاه می توان عرض کرد اینست که متاسفانه استاد طاهری در درک وحدت وجود دچار تداخل سیگنال دریافتی شده و این وحدت را " وحدت ذاتی " دانسته اند !

-         در حالیکه خداوند تنها حقیقت وجود می باشد و تمامی هستی موجوداتی وابسته و دارای محدودیت و احتمال اینکه جزیی از وجود خداوندی تنزل پیدا کرده و بعد هم به او ملحق خواهد شد ، اصل واجب الوجودی خداوند، جزء پذیر محسوب و دارای محدودیت فرض شده !       که البته محال است !

-         خوب ایشان که درسی نخوانده و بر اساس دریافت های خود این جملات را بافته اند ولی دوستانی که در این جلسات شرکت داشته و افرادی درس خوانده و آشنا با علوم قرآنی بودند ، چرا نفهمیدند !

 

دیگر اینکه لعن در لغت و اصطلاح دارای معنایی تعریف شده است که به آن نمی پردازم اما :

-         این تعبیر که لعن و نفرین از شبکه منفی است امری کاملا غلط است چرا که طبق آیه قرآن ، خداوند خود لعنت کننده است و فعل الهی را به شبکه منفی نسبت دادن امری اشتباه است.